English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3153 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integrate electronics U الکترونیک مجتمع
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
technologies U دانش فنی تکنولوژی
technology U دانش فنی تکنولوژی
electronic U الکترونیکی مربوط به الکترونیک
aeronautical U مربوط به دانش هوانوردی
aeronautic U مربوط به دانش هوانوردی
integration U مجتمع سازی
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale intergration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
lsi U Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
msi U مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
phraseological U مربوط بعبارت سازی تقریری
straight "A " student U دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
virtual U آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
format U قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
formats U قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
CD audio U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD DA U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
integrate circuit transistor U ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
techs U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
technology U تکنولوژی
technologies U تکنولوژی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
neutral technology U تکنولوژی خنثی
technology transfer U انتقال تکنولوژی
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
information technology U تکنولوژی اطلاعات
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
architectonic U تکنولوژی ساختمان
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
elecric technology U تکنولوژی برق
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
electrotechnology U تکنولوژی برق
soft technology U تکنولوژی نرم
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
electronics U الکترونیک
dielectric U دی الکترونیک
electronic U الکترونیک
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
gaseous electronics U الکترونیک گازی
microelectronics U ریز الکترونیک
industrial electronic U الکترونیک صنعتی
electron optics U نورشناخت الکترونیک
electronic engineer U مهندس الکترونیک
avionics U الکترونیک هواپیمایی
electronic engineer U کارشناس الکترونیک
electronic warfare U جنگ الکترونیک
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
electronics U علم الکترونیک الکترونشناسی
communication and electronics U رسته مخابرات و الکترونیک
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
output [of a circuit or device] U خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
convenience outlet [American] U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power pack U باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
accumulator U باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle U پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
aviationelectronic U بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
eia U Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to plug U متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
faulty connection U رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
to tap U وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
to tap U ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
decay time U زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
deep discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
institute of electrical and U society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
to tap U با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
complex U مجتمع
colonies U مجتمع
complexes U مجتمع
colony U مجتمع
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
regroups U مجتمع شدن
tail clusters U ابگیرهای مجتمع
integrate circuit U مدار مجتمع
i.c. U مدار مجتمع
assemble U مجتمع کردن
integrate system U سیستم مجتمع
integrated program U برنامه مجتمع
integrated circuit U مدار مجتمع IC
integrate resistor U مقاومت مجتمع
integrated circuit U مدار مجتمع
assembled U مجتمع کردن
assembles U مجتمع کردن
integrate transmission line U خط انتقال مجتمع
regrouping U مجتمع شدن
hardware U مدارهای مجتمع
regroup U مجتمع شدن
regrouped U مجتمع شدن
port complex U مجتمع بندری
biocinosis U مجتمع زیستی
integrate U مجتمع کردن
integrating U مجتمع کردن
integrates U مجتمع کردن
cell assembly U مجتمع یاختهای
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
computer input microfilm U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
cim U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
join up U مجتمع کردن هواپیماها
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
integrate transmission system U سیستم انتقال مجتمع
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
integrated software U نرم افزار مجتمع
integrate magnetic circuit U مدار مغناطیسی مجتمع
monolithic integrated circuit U مدار مجتمع یکپارچه
idp U پردازش داده مجتمع
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
microcircuit U مدار مجتمع پیچیده
integrate logic circuit U مدار منطقی مجتمع
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
scholarships U دانش
scholarship U دانش
science U دانش
wisdom U دانش
understanding U دانش
kenning U دانش
gramarey U دانش
gramary U دانش
gramarye U دانش
know-how U دانش
knowledge U دانش
sciences U دانش
realizing U دانش
know how U دانش
knowledge U دانش
realising [British] U دانش
cognition U دانش
cognisance [British] U دانش
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
Recent search history Forum search
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1This student is stupid ,close the book on him.
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
2interfereometry
1life cycle ceremonies
3midas touch
2مجتمع تجاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com